اين كتاب پيرامون زندگي سردار جنگل، شهيد ميرزا كوچكخان و نهضت جنگل، است. با اينكه از اولين چاپ اين كتاب نزدیک به 50 سال ميگذرد ولي هنوز كاملترين و مستندترين كتابي كه پيرامون ميرزا كوچك نوشته شده همين كتاب است. اين كتاب توسط انتشارات جاويدان در 500 صفحه منتشر شده است.
ويژگي برجسته اين كتاب آن است كه نويسنده كتاب "ابراهیم فخرایی"، خود از سران مجاهدين جنگل بوده و در بسياری از وقايع حضور داشته. ديگر اينكه دقت و حساسيت مؤلف رعايت بيطرفي از نكات ديگر كتاب است.
فصل اول و دوم اين كتاب درباره شخصيت ميرزا كوچكخان و آراء و افكار اوست. سپس به ترتيب تاريخ شروع به ذكر وقايع ميكند. فصل آخر كتاب هم فصل انتقادات و احتجاجات است كه در آن به بسياري از شبهات و غرضهای مخالفان پرداخته شده است.
در اين كتاب نقش خيانت بار انگليس و شوروی و چگونگی اتحاد دو ابرقدرت براي نابودی نهضت جنگل به خوبی بيان شده است. استفاده از عكسهاي بكر و ناب در تعداد زياد در صفحات كتاب، مطالب را جذابتر و خواندنی تر كرده است.
جالب است بدانيم اين كتاب در زماني تأليف شده كه حاكميت ايران، ميرزا كوچكخان را يك اغتشاشگر و نهضت گيلان را يك اغتشاش تلقی ميكرد.
درباره نویسنده :
ابراهیم رضازاده فخرایی (۱۲۷۸ رشت - ۱۶ بهمن ۱۳۶۶ تهران)، معلم، روزنامهنگار، وکیل و پژوهنده ایرانی بود. او کمیسر فرهنگی جمهوری شوروی گیلان بود.
پدر اش حاج رضا، تاجری در رشت و یکی از اعضای انجمن ایالتی گیلان در جریان انقلاب مشروطیت بود. او تحصیلات اش را در یک مکتب محلی آغازید و در سن پنج سالگی تحصیلات مدرن را در مدارس ابتدایی مجیدیه و اتفاق و مدرسه راهنمایی شمس پی گرفت. در سن ۱۶ سالگی به مجرد تکمیل کلاس هشتم، برای ادامه تحصیل به کالج پتریرکله بیروت رفت ولی گسترش جنگ جهانی اول او را مجبور کرد پس از ۱۷ ماه به ایران برگردد. در تهران او در دبیرستانهای سیروس و دارالفنون تحصیل کرد جایی که در آن مدرک کلاس دهم را گرفت. در تابستان ۱۹۱۸ او رفت تا میرزا کوچک خان، رهبر نهضت جنگل را در مرکز فرماندهی کل او در گوراب زرمیخ ببیند. او به نهضت پیوست و تا شکست آن در پاییز ۱۹۲۱ با آن باقی ماند و نهایتاً سرپرست امور فرهنگی آن شد.
او در تهران درگذشت و به خاک سپرده شد، ولی در سال ۱۳۷۰ شمسی بقایای جنازهاش به رشت منتقل شد و دوباره در نزدیکی مقبره میرزا کوچک خان به خاک سپرده شد. روحش شاد.