مروری بر کتاب
با فهرست بندی اشعار
دیوان حاضر، به تصحیح مرحوم حسین پژمان بختیاری است که به شرح احوال و حوادث دوران حافظ، غزلیات به ترتیب حروف الفبای مطلع، غزلهای مشکوک و منسوب به شاعر، مقطعات، رباعیات، مثنویات، ساقینامه، ترجیعبند، ترکیببند، قصاید، فال حافظ، ملحقات، شرح واژهها و عبارات ؛ می پردازد.
ندیدم خوشتر از شعر تو حافظ به قرآنی که اندر سینه داری
خواجه شمسالدین محمد بن بهاءالدّین حافظ شیرازی (حدود ۷۲۷ – ۷۹۲ هجری قمری برابر با: ۷۰۶ - ۷۶۹ هجری شمسی)، شاعر بزرگ سده هشتم ایران (برابر قرن چهاردهم میلادی) و یکی از سخنوران نامی جهان است. بیشتر شعرهای او غزل هستند که به غزلیات حافظ شهرت دارند.او از مهمترین تاثیرگذاران بر شاعران پس از خود شناخته میشود.در قرون هجدهم و نوزدهم اشعار او به زبانهای اروپایی ترجمه شد و نام او بگونهای به محافل ادبی جهان غرب نیز راه یافت.
هرساله در تاریخ ۲۰ مهرماه مراسم بزرگداشت حافظ در محل آرامگاه او در شیراز با حضور پژوهشگران ایرانی و خارجی برگزار میشود.در ایران این روز را روز بزرگداشت حافظ نامیدهاند
دیوان حافظ که مشتمل بر حدود ۵۰۰ غزل، چند قصیده، دو مثنوی، چندین قطعه و تعدادی رباعی است، تا کنون بیش از چهارصد بار به اشکال و شیوههای گوناگون، به زبان فارسی و دیگر زبانهای جهان بهچاپ رسیدهاست. شاید تعداد نسخههای خطّی ساده یا تذهیب شدهٔ آن در کتابخانههای ایران، افغانستان، هند، پاکستان، ترکیه و حتی کشورهای غربی از هر دیوان فارسی دیگری بیشتر باشد.
حافظ را چیرهدستترین غزل سرای زبان فارسی دانستهاند موضوع غزل وصف معشوق، می، و مغازلهاست و غزلسرایی را باید هنری دانست ادبی، که درخور سرود و غنا و ترانهپردازی است.
با آنکه حافظ غزل عارفانهٔ مولانا و غزل عاشقانهٔ سعدی را پیوند زده، نوآوری اصلی او در تک بیتهای درخشان، مستقل، و خوشمضمون فراوانی است که سرودهاست. استقلالی که حافظ از این راه به غزل داده به میزان زیادی از ساختار سورههای قرآن تأثیر گرفتهاست، که آن را انقلابی در آفرینش اینگونه شعر دانستهاند
در دیوان حافظ کلمات و معانی دشوار فراوانی یافت میشود که هر یک نقش اساسی و عمدهای را در بیان و انتقال پیامها و اندیشههای عمیق برعهده دارد. به عنوان نقطهٔ شروع برای آشکار شدن و درک این مفاهیم، ابتدا باید با سیر ورود تدریجی آنها در ادبیات عرفانی که از سدهٔ ششم و با آثار سنایی و عطار و دیگران آغاز گردیده آشنا شد. از جملهٔ مهمترین آنها میتوان به واژگانی چون رند و صوفی و می اشاره کرد.
شاید کلمهای دشواریابتر از رند در اشعار حافظ یافت نشود. کتابهای لغت آنرا به عنوان زیرک، بیباک، لاابالی، و منکر شرح میدهند، ولی حافظ از همین کلمهٔ بدمعنی، واژه پربار و شگرفی آفریده که برخی آن را ((خالی از مفاهیم دنیوی)) معنی می کنند است که شاید در دیگر فرهنگها و در زبانهای کهن و نوین جهان معادلی نداشته باشد.
قدم دریغ مدار از جنازهٔ حافظ که گرچه غرق گناه است، میرود به بهشت
زندگینامه استاد حسین پژمان بختیاری
در سال ۱۲۷۹ خورشیدی در محله حسنآباد تهران به دنیا آمد. پدر پژمان، «علیمرادخان میرپنج» از سرداران دوران مشروطه بود که در دشتک بختیاری سکونت داشت و در دوره مظفرالدین شاه برای تصدی مناصب نظامی به تهران مهاجرت کرد و صاحب عنوان لشکری میرپنج (سرتیپ) شد. خواهر علیمرادخان مادر علیقلی خان سردار اسعد بختیاری بود. مادر پژمان عالمتاج قائم مقامی متخلص به (ژاله) از شاعران آن زمان بود که نسبش به خاندان میرزا ابوالقاسم قائممقام فراهانی میرسید.
پژمان نخستین بار در روستای دشتک به مکتبخانه رفت و نزد ملاعلی بنده بهرامی خواندن و نوشتن آموخت. سپس در تهران در مدرسه فرانسوی «سن لویی» تحصیلات خود را ادامه داد و با زبان و ادبیات فرانسه آشنا شد. ابتدا مدتی در خدمت وزارت پست و تلگراف بود و سپس به شعر و تصنیف روی آورد. پژمان از شاعران سنتگرا اما نوپرداز معاصر است و این ارادت او به ادبیات کهن انگیزهساز تصحیح دیوان حافظ توسط وی شد. تصحیحی که به واسطه زاویه دید و حاشیه نویسیهای وی بر اشعار دارای شیرینی و لطافت خاصی است و شاید هم از این رو تصحیح حسین پژمان در حوزه حافظ پژوهی از جایگاه ویژهای برخوردار است. وی در نظم و نثر آثار فراوانی را برجای گذاشت.
فعالیتهای ادبی
ترجمه برخی از آثار شاتوبریان همچون «وفای زن»، «آتالا» و «رنه».[۲]
از آثار منتشر شده پژمان.[۲]
دیوان اشعار
زن بیچاره
خاشاک
محاکمه شاعر
اندرز یک مادر
کویر اندیشه
تاریخ پست و تلگراف در ایران
سیه روز
محاکمه شاعر
اتش دل
او همچنین تصحیح کتبی نظیر: لسانالغیب دیوان حافظ، دیوان جامی، ترانههای خیام، خمسه نظامی، دیوان ژاله قائم مقامی (مادرش) را برعهده داشتهاست.
ترانهسرا
یکی از زیباترین شعرهای این شاعر که توسط آواز خوانان مطرح ایرانی خوانده شدهاست آتش دل میباشد. تصنیف آتش دل (آتشی در سینه دارم) اولین بار با صدای قمرالملوک وزیری و آهنگ سازی مرتضی نی داود در مایهٔ دشتی خوانده شد. این تصنیف بعدها توسط خوانندگان دیگری همچون صدیق تعریف و همایون شجریان و سالار عقیلی و مهدیه محمدخانی و گروه پالت بازخوانی شد. متن کامل شعر:
آتشی در سینه دارم جاودانی عمر من مرگی است نامش زندگانی
رحمتی کن که از غماَت جان میسپارم بیش از این من طاقتِ هجران ندارم
کِی نَهی بر سرم پای اِی پَری، از وفاداری؟ شد تمام اشک من، بس در غمت کردهام زاری
نوگلی زیبا بُوَد حُسن و جوانی عطر آن گل رحمت است و مِهربانی
ناپسندیده بُوَد دل شکستن رشتهٔ اُلفت و یاری گسستن
کِی کنی اِی پَری، تَرکِ ستمگری میفکنی نظری آخر به چشمِ ژاله بارم
گر چه نازِ دلبران دل تازه دارد ناز هم بر دل من اندازه دارد!
حیف اگر ترحمی نمیکنی بر حال زارم جز دَمی که بگذرد از چاره کارم
دانمات که بر سرم گذر کنی به رحمت اما آن زمان که بَرکِشد گیاهِ غم سر از مزارم
از نظرهای تو بی مهری عیان است جان گداز است و نظر که آرام جان است
سیل اشکم با زبان بی زبانی با تو گوید راز عشقم گرچه دانی
نمونه اشعار
در کنج دلم عشق کسی خانه ندارد کس جای در این خانه ویرانه ندارد
دل را به کف هر که دهم باز پس آرد کس تاب نگهداری دیوانه ندارد
در بزم جهان جز دل حسرت کش مانیست آن شمع که میسوزد و پروانه ندارد
دل خانه عشقست خدا را به که گویم کارایشی از عشق کس این خانه ندارد
گفتم مه من! از چه تو در دام نیفتی گفتا چه کنم دام شما دانه ندارد
در انجمن عقل فروشان ننهم پای دیوانه سر صحبت فرزانه ندارد
تا چند کنی قصه اسکندر و دارا ده روزه عمر این همه افسانه ندارد
از شاه و گدا هر که در این میکده ره یافت جز خون دل خویش به پیمانه ندارد
نمونهٔ دیگر:
بودم آن شب مست رویاهای او چون گشودم دیده، در بر دیدمش
از نشاط باده یا افسون عشق از همه شب دلرباتر دیدمش
همچو گل شاداب و شیرین بوی و مست پای تا سر، پای تا سر دیدمش
گر چه او را دیده بودم بارها لیک آن شب، چیز دیگر دیدمش
همچو موج سبزه در دست نسیم هر چه دردم نا مکرر دیدمش
بحبوحه جنگ دوم جهانی و اشغال ایران۱۳۲۰:
اگر ایران بجز ویرانسرا نیست من این ویرانسرا را دوست دارم
اگر تاریخ ما افسانه رنگ است من این افسانهها را دوست دارم
نوای نای ما گر جانگداز است من این نای و نوا را دوست دارم
اگر آب و هوایش دلنشین نیست من این آب و هوا را دوست دارم
به شوق خار صحراهای خشکش من این فرسوده پا را دوست دارم
من این دلکش زمین را خواهم از جان من این روشن سما را دوست دارم
اگر بر من ز ایرانی رود زور من این زور آزما را دوست دارم
اگر آلوده دامانید، اگر پاک من، ای مردم، شما را دوست دارم
درگذشتوی در اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۳ درگذشت و در گورستان بهشت زهرا تهران به خاک سپرده شد