سید ابوالقاسم انجوی شیرازی (۱۳۰۰ شیراز - ۲۵ شهریور ۱۳۷۲ تهران) معروف به نجوا از پژوهشگران ادبی ایران بود.
وی در سال ۱۳۰۰ خورشیدی در شیراز به دنیا آمد. پدرش سید خلیل مشهور به «صدرالعلما» که نسب وی به سیدالاسود طباطبایی میرسد، و مادرش خدیجه کجوری نوه آیتالله حاج شیخ مهدی کجوری مازندرانی بود. انجوی تحصیلات مقدماتی خود را شهر شیراز آغاز کرد، سپس به تهران رفت و در دبیرستان دارایی تحصیلات خود را پی گرفت. او تا مقطع لیسانس ادامه تحصیل داد، سپس در سال ۱۳۱۹ به سوئیس رفت و تحصیلات خود را در رشته علوم سیاسی و اجتماعی در ژنو تکمیل نمود. بعد از شهریور ۱۳۲۰ و سقوط رضاشاه، انجوی به فعالیتهای سیاسی روی آورد و از حدود سال ۱۳۲۲ نیز فعالیتهای مطبوعاتی خود را آغاز کرد.[۲]
انجوی در جوانی فعال سیاسی بود و مجلهای انتقادی و سیاسی با نام «آتشبار» انتشار میداد. در جریان کودتای سال ۱۳۳۲ دستگیر و به جزیره خارگ تبعید شد.[۳] ثمره آن دوران کتابی است با عنوان «تبعیدگاه خارک» مشتمل بر خاطرات وی.[۴]
وی از ناحیه اجرای این برنامه منابع زیادی از فرهنگ مردم ایران را گردآوری کرد.[۵] انجوی در حیاتش توانست یازده جلد کتاب در زمینه فرهنگ مردم ایران شامل مثلها، قصهها و آداب و رسوم با کمک انتشارات امیرکبیر انتشار دهد.[۶] از جمله دستیاران وی در زمان گردآوری و تدوین این کتابها میتوان از نصرالله یگانه، محمود ظریفیان، احمد وکیلیان، علی اکبر عبدالرشیدی، علی اکبر جباری (بیدل) و حسن پناهیان یاد کرد. وی علاوه بر این در زمینه حافظشناسی و موضوعات دیگر هم مقالاتی دارد.[۷] مقالات انجوی در حوزه فرهنگ بسیار متنوع است.[۸]
دیوان حافظ شیرازی با تصحیح انجوی شیرازی به زعم برخی حافظ شناسان کاملترین دیوان است زیرا وی گونهها و روایات مربوط به اشعار حافظ را گردآوری و ارائه کردهاست.[۹][۱۰]
از کتابهای دیگر وی سفینه غزل است که مجموعهای از غزلهای منتخب در ادبیان فارسی است. گل به صنوبر چه کرد، تألیف و گرآوری افسانهها و داستانهای کهن ایرانی خالص و بسیار خاص و در نوع خود بینظیر میباشد که شامل افسانههایی با مضامینی مشمول بر دیوها و شاهزادهها و قهرمانانی با تواناییهای فرا انسانی و اژدهاها و نیروهای شر و نیکی و غیره میباشد که برای علاقهمندان به افسانههای تخیلی و محققان در زمینه افسانههای تخیلی ملی و بومی بسیار خوشایند و منحصر به فرد میباشد. این کتابها مشتمل بر حکایات و روایاتی از زبان مردم عامی بومی و محلی است که عیناً و بدون تغییر نقل شدهاست. متأسفانه دو بخش از جلد اول این مجموعه در دوجلد حدوداً ۴۰۰ صفحهای بیشتر مجال چاپ و نشر نیافت چرا که مانعی بزرگ همچون انقلاب همزمان با چاپ آنها به تاریخ ۱۳۵۷ یا ۱۹۷۹ پدید آمد و از این دو جلد به عنوان آخرین شانس تجلی افسانههای ناب ایرانی در ذهن عموم، انحصاری به فرد دیگری ساخت. سید ابوالقاسم انجوی شیرازی در سال ۱۳۰۰ خورشیدی در شهر شیراز زاده شد و در ۲۵ شهریور سال ۱۳۷۲ خورشیدی در تهران درگذشت و در گورستان ابن بابویه به خاک سپرده شد. خانه وی در نیاوران جمال آباد پس از مرگش به موزه فرهنگ مردم تبدیل شدهاست.[۱۱][پیوند مرده]
انجوی هرگز ازدواج نکرد اما دوستان زیادی داشت. وی از آخرین دوستان صادق هدایت بود[۱۲] و گفته شدهاست که هدایت آخرین کتاب خود با نام توپ مروارید را برای نگهداری به او سپرده بود.
این کتاب از مجموعه جمع اوری شده کتاب های امیر کبیر گنچینه فرهنگ مردم می باشد که به کوشش ابولقاسم انجوی شیرازی گرده اوری شده که شامل مثل ها حکایات و تمثیل های فارسی و ایرانی است