بي بي نرگس : دختر خاله اميركبير كه هميشه عاشقش بوده .
فاطمه : دختري كه قرار است عروس شاهزاده اي شود و چشم به راه اوست .
در فراموش خانه : مرد قرار است عضو فراموش خانه شاهي شود يك گروه مخفي و مهم .
خواب بهزاد : در مورد بهزاد نقاش و مينياتورهاي باارزشش .
شاهزاده و فخري : فخري كه عاشق شاهزاده اي مي شود و ننگ برادرش است .
سردار و سرهنگ : اسمش معلومه ديگه رابطه بين سرهنگ و سردار و انچه گذشته است بين آنها .
زني روي صندلي چرخ دار عجيب : زني كه همسر خان بود و خان كشته شد و زن آواره شد.
جواهر : داستان سفر به عربستان و عشق و علاقه حاكمان به جواهرات .
آن زن : زني كه خانم صدايش مي كنند و پنجره اتاقش هميشه بسته است تا زماني كه رضا شاع تبعدي مي شود .
ژاژا : مردي كه خواب مي ديد به خواب اعتقاد داشت و به سياست گراييد .
سفري به سكوت : اهميت صادق هدايت و تحقيقي كه قرار است درباره او بشود و بعد يك داستان ...
آمد و رفت : دوستي قديمي كه آمد و رفت و دوستان را دوباره كنار هم قرار داد .
اين يك مجموعه بود از آقاي بهنود از داستان هايي كه ديده و شنيده و در اين جا كنار هم جمع كرده است . بد نبود داستان هاي اوليش كه حال و هواي قديمي تر داشت قشنگ تر و روايت گرانه تر از آخري ها بود . براي من بهتر از رمان هاش بود چون شخصيت هاش اون قدر آشنا نبود كه بخوام بين واقعيت و خيال سرگردون شم .