صادق هدایت در ۲۸ بهمن ۱۲۸۱ متولد و در ۱۹ فروردین ۱۳۳۰ در پاریس درگذشت و در قبرستان یرلاشز به خاک سپرده شد.
آقای جمشیدی در کتاب خودکشی صادق هدایت به جمع آوری مطالب، اسناد،عکس ها، نامه ها و یادداشت های درباره صادق هدایت و نیز خود او می پردازد. در باره زندگی صادق هدایت، ماجرای خودکشی او و ردیابی خودکشی او در نامه ها و داستان ها، نقش عوامل اجتماعی در خودکشی و فاکتورهای گوناگون خودکشی هدایت ، بازتاب خودکشی هدایت در مطبوعات ایران و در نهایت به فرانسوی ها و هدایت می پردازد.
کتابی بسیار پربار، وزین و ارزشمند است که جنبه های مختلف زندگی و روحیات و نوشته های بسیار پر مغز هدایت را به خوانندگان معرفی می کند. بی شک هدایت یکی از مفاخر کشور ماست که آوازه او از مرزهای ایران گذشته است.
وقتی نوشته های صادق را می خوانی با خودت فکر می کنی که چقدر این مرد تواناست و ادبیات کشور خود را به درستی و دقیق می شناسد، فرهنگ جامعه خود را می شناسد، و در نهایت منجر به آثاری می شود که از آن نهایت لذت را می بری و متعجبی که این مرد چه اندیشه ای داشت و متاسفانه ما را از وجود خود محروم ساخت.
هدایت انسان را دوست داشت و به فضایل انسانی و خصلت های پاک بشری عشق می ورزید. از بدبختی افراد احساس ناراحتی می کرد و از رنجشان رنج می برد. بالاتر از همه از دست کسانی رنج می برد که حرف های گنده و توخالی می زدند.
برای من جالب بود که صادق دوست داشت در کتابخانه کار کند. ?