رنه گروسه (به فرانسوی: René Grousset) (زاده ۵ سپتامبر ۱۸۸۵ – درگذشته ۱۲ سپتامبر ۱۹۵۲) تاریخنگار فرانسوی، متصدی هر دو موزه گیمه و سرنوسچی در پاریس و از اعضای فرهنگستان فرانسه بود. وی دو اثر مهم شامل تاریخچه جنگهای صلیبی (۱۹۳۴–۱۹۳۶) و امپراتوری استپها، تاریخ آسیای مرکزی (۱۹۳۹)، که هر دو جزو منابع معتبر به حساب میآیند در مورد تمدنهای آسیایی و شرقی نوشت.[۱] همچنین آثاری از وی تحت عنوانهای امپراتوری صحرانوردان و چهره آسیا به فارسی انتشار یافتهاند.
آسیای میانه یا آسیای مرکزی سرزمین پهناوری در قارهٔ آسیا است که هیچ مرزی با آبهای آزاد جهان ندارد. (محصور در خشکی) اگر چه مرزهای دقیقی برای این سرزمین تعریف نشدهاست، ولی بهطور معمول آن را دربرگیرندهٔ کشورهای افغانستان، ازبکستان، تاجیکستان، ترکمنستان، قزاقستان و قرقیزستان میدانند. اغلب سرزمینهای دیگری چون افغانستان، شمال شرق ایران، مغولستان، کشمیر، شمال و غرب پاکستان، و گاه سینکیانگ (ترکستان شرقی قدیم) در غرب چین و جنوب سیبری در روسیه نیز شامل آسیای مرکزی میشوند.
در زمانهای پیش از اسلام و اوایل اسلام، آسیای میانه ایرانی بود و اقوام ایرانی باختریها، سغدیها، خوارزمیها و مردم نیمه عشایر سکاها و داهانها ساکن بودند و به زبانهای ایرانی شرقی صحبت میکردند. پس از پراکنده شدن اقوام ترک، آسیای میانه به میهن قزاقها، ازبکها، تاتارها، ترکمنها، قرقیزها و اویغورها تبدیل شد. زبانهای ترکی تا حد زیادی جای زبانهای ایرانی را که در این منطقه صحبت میکردند، گرفتند.[۱][۲] در واقع پس از بیش از هزار سال در طول هزاره اول که آسیای میانه جایگاه مردمان باستانی ایران بود و به توران زمین ایرانی یا ایران بیرونی معروف بود، از حدود سال هزار میلادی به بعد توسط عشایر مختلط ترکزبان اشغال شد. قزاقها، ازبکها، تاتارها، ترکمنها، قرقیزها و اویغورها همگی درصدی از ژنتیک ایرانی را به ارث بردهاند و زبانهای آنها نیز واژگان زیادی از زبان فارسی و زبانهای ایرانی را در خود دارند. زبان میانجی یا زبان رسمی بسیاری از حکومتهای هزار سال اخیر در این مناطق زبان فارسی بودهاست و فقط در دو قرن اخیر با اشغال توسط روسیه و چین و تلاش پانترکیسم در دوره معاصر کم شدهاست. نام بسیاری از مکانها و شهرها در این منطقه برگرفته از زبان فارسی است.[۳][۴][۵][۶]
این منطقه از شمال به روسیه، از جنوب به ایران و افغانستان، از شرق به چین و از غرب به دریای خزر متصل است. به بخشی از آسیای مرکزی که در میان دو رود آمودریا و سیردریا جای دارد در منابع کهنتر عربی و پارسی «ماوراءالنهر» (و در فارسی فَرارود) گفته میشد. به بخشی از شمال و شرق آسیای مرکزی در دورههایی ترکستان هم میگفتهاند.
ایده نامیدن این منطقهها به عنوان یک منطقهٔ یگانهٔ جغرافیایی با نام آسیای مرکزی در سال ۱۸۴۳ توسط الکساندر فون هومبولت، جغرافیدان پروسی مطرح شد. او میگوید آسیای میانه به آن بخش از قارهٔ آسیا اطلاق میشود که بین ۵ درجهٔ شمالی و ۵ درجهٔ جنوبی و ۴۴٫۵ درجهٔ عرض جغرافیایی واقع شدهاست.[۷] برای مرز و بوم جغرافیایی این منطقه هنوز تعریف کامل و مشخصی وجود ندارد. عده ای نیز معتقدند این نام گذاری برای دوری از این منطقه همیشه تحت نفوذ ایرانی تباران از اصالت خود بودهاست.
در سال ۱۹۲۴ پس از برپایی حکومت بلشویکها آسیا از نظر سیاسی در ارتباط با مسکو به سه بخش تقسیم شد:[۸]
- آسیای نزدیک منطقهٔ قفقاز
- آسیای دور متصرفات سیبری و سرزمینهای خاور دور
- آسیای مرکزی (آسیای درونی) حد فاصل آسیای دور و آسیای نزدیک
به لحاظ جایگاه تاریخی این منطقه دو اصطلاح آسیای مرکزی و آسیای میانه، از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بر سر زبانها افتاد. وزارت امور خارجه ایران، نام آسیای مرکزی را به کار می برد.[۹]