حسین زُمرشیدی (زادهٔ ۵ فروردین ۱۳۱۸ مشهد - درگذشتهٔ ۱۵ بهمن ۱۳۹۷ تهران) معمار سنتیکار برتر ایرانی بود.
وی در نوجوانی زیر دست پدرش «حاج محمد معمار» که از معماران زبردست و بهنام مشهد بود کار میکرد. همچنین بنایی نیز میکرد و تا پایان دبیرستان در همانجا درس میخواند.
زمرشیدی در معماری و کاشیکاری آرامگاه خواجه ربیع، گنبد سبز مشهد، آرامگاه امامزاده محروق نیشابور و آرامگاه شیخ احمد جامی تربت جام نقش داشت.
وی در تهران در آزمون استادکاری هنرستان صنعتی تهران (ایران و آلمان) پذیرفته شد و همزمان در رشتهٔ ساختمان درس خواند. سال ۱۳۵۰ به آلمان رفت و در رشتهٔ ساختمان و تربیت دبیر فنی دانشآموخته شد.
او عضو فرهنگستان هنر و هیئت علمی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی بود. حسین زمرشیدی به عنوان عضو ثابت گروه معماری فرهنگستان هنر، در سال ۱۳۸۱ از سوی ستاد بنیاد چهرههای ماندگار، به عنوان «چهره ماندگار در عرصه معماری سنتی کشور» برگزیده شد. وی در مهرماه ۱۳۸۳، از رئیسجمهور، نشان درجه سه دانش دریافت کرد و در سال ۱۳۸۷ به عنوان پدیدآورنده هنرهای قدسی و الهی معماری اسلامی برای قرآن، از طرف رئیسجمهوری ایران به عنوان خادم برگزیده قرآن کریم مورد تجلیل و تقدیر قرار گرفت. وی دارای سه فرزند بنامهای: زهرا زمرشیدی (پژوهشگر، نویسنده، عکاس و معمار)، کوروش زمرشیدی (پژوهشگر و نویسنده) و داریوش زمرشیدی (کارشناس عمران) میباشد.
حسین زمرشیدی ۱۵ بهمن ۱۳۹۷ در سن ۷۹ سالگی در تهران درگذشت. پیکر او روز ۱۷ بهمن ۱۳۹۷ تشییع و در قطعه هنرمندان (چهرههای ماندگار) به خاک سپرده شد.
هنر کاشي گري و کاشي کاري از آرايه هاي ارزشمند وابسته به معماري است که ذوق، سليقه و هنرمندي کاشي گري سرزمين ما، آن را به درجه اي از رشد رسانده که تحسين بينندگان را برانگيخته است. آنان که با معماري اسلامي ايران آشنايي دارند، بايستي از آگاهي هاي لازم از ارزش هاي هنري، طرح ها و نقوش رنگ و لعاب، پخت و به طور کلي از اصول و قواعد و رموز کاشي کاري نيز بهره مند باشند. در اين مقاله، از کاشي هاي دوره صفويه تا قاجاريه و در امتداد آن تا به امروز مورد بررسي قرار گرفته و شاخصه هاي کاشي کاري دوره هاي يادشده و اصطلاحات مهم کاشي کاري معرفي گرديده تا علاقه مندان با تحولات کاشي گري اين دوره آشنا شوند.
کاشی معقلی به چه کاشی گفته میشود :
نوعی کاشی کاری است که با ساخت و تهیه کاشی با ابعاد بسیار کوچک و پهلوی هم قرار گرفتن این کاشیهای کوچک کار معقلی صورت می گیرد.
تلفیق کاشی با آجر در نماسازی از انبساط و انقباض کاشیها جلو گیری می کند.با این عمل پریدن و خرد شدن لعاب کاشی به حداقل می رسد.انواع خطوط مستقیم در محورهای عمودی و افقی و گاه خطوط مورب با زاویه ۴۵ درجه و شطرنجی از نقوشی هستند که در کاشی کاری معقلی مورد استفاده دارند.
ریشه واژه معقلی :
کاشي معقلي به نوعي کاشي مزين به خطوط کوفي بنايي گفته مي شود که براي تزئين سطوح مختلف در معماري سنتي استفاده مي شود. کوفي بنايي (معقلي) نوعي کاربردي از خط کوفي است که در بناها و معماري ها جلوه گر شده است و به دليل استفاده آن در روي بناها، خط بنايي لقب گرفت و به صورت هاي مختلف پديدار گشته که به شکل آسان و متوسط و مشکل، دسته بندي مي شود، ولي مي توان نام هاي منحصر، مربعي يا مستطيلي و متداخل تطبيق نمود.
خط معقلي در کتابت رايج نبود، اگر چه مولانا سلطانعلي مشهدي، معتقد است که به اين خط کتابت نيز مي شد و آن را جزو خطوط مي آورد. چون اساس اين خط روي خانه بندي خط کشي مي شود، به اين ترتيب که اول کاغذ مانند صفحه شطرنجي خط کشي و خانه بندي مي شود، و بعد از تقسيم خانه ها، حروف آن مرتب مي شود و چون اين خط به ترتيب فوق نوشته مي شده، آن را با آجر روي عمارات به آساني مي چيدند تا هم عباراتي از آن خوانده شود و هم ديوار عمارت را تزئيني باشد. به اين نسبت آن را خط معماري يا خط بنايي ناميده اند.
خط بنایی:
خط بنّایی یا مَعْقِلی یکی از انواع خوشنویسی اسلامی است که نوعی خط کوفی زاویهدار بهشمار میرود و از ترسیم اشکال هندسی مانند مربع، لوزی، مستطیل و خطوط موازی و متقاطع حاصل میشود. خط بنایی نوع تزیین نشده و هندسی خط کوفی است که براساس خانههای شطرنجی طراحی میشود.
اساس کوفی بنایی امتدادهای افقی و عمودی و گردش خط با ضخامتی یکنواخت در راستای افقی یا عمودی است به گونهای که تمام سطوح هندسی شکل با این نوشتههای افقی و عمودی پر میشود. در بعضی انواع کوفی بنایی به نمونه هایی برخورد میکنیم که هم سیاهی و هم سفیدی بین آنها از کلماتی تشکیل شدهاند که هر دو دارای معناست که به آن کوفی مشکل یا متداخل گفته میشود.
کاشی معقلی به چه کاشی گفته میشود :
نوعی کاشی کاری است که با ساخت و تهیه کاشی با ابعاد بسیار کوچک و پهلوی هم قرار گرفتن این کاشیهای کوچک کار معقلی صورت می گیرد.
تلفیق کاشی با آجر در نماسازی از انبساط و انقباض کاشیها جلو گیری می کند.با این عمل پریدن و خرد شدن لعاب کاشی به حداقل می رسد.انواع خطوط مستقیم در محورهای عمودی و افقی و گاه خطوط مورب با زاویه ۴۵ درجه و شطرنجی از نقوشی هستند که در کاشی کاری معقلی مورد استفاده دارند.
ریشه واژه معقلی :
کاشي معقلي به نوعي کاشي مزين به خطوط کوفي بنايي گفته مي شود که براي تزئين سطوح مختلف در معماري سنتي استفاده مي شود. کوفي بنايي (معقلي) نوعي کاربردي از خط کوفي است که در بناها و معماري ها جلوه گر شده است و به دليل استفاده آن در روي بناها، خط بنايي لقب گرفت و به صورت هاي مختلف پديدار گشته که به شکل آسان و متوسط و مشکل، دسته بندي مي شود، ولي مي توان نام هاي منحصر، مربعي يا مستطيلي و متداخل تطبيق نمود.
خط معقلي در کتابت رايج نبود، اگر چه مولانا سلطانعلي مشهدي، معتقد است که به اين خط کتابت نيز مي شد و آن را جزو خطوط مي آورد. چون اساس اين خط روي خانه بندي خط کشي مي شود، به اين ترتيب که اول کاغذ مانند صفحه شطرنجي خط کشي و خانه بندي مي شود، و بعد از تقسيم خانه ها، حروف آن مرتب مي شود و چون اين خط به ترتيب فوق نوشته مي شده، آن را با آجر روي عمارات به آساني مي چيدند تا هم عباراتي از آن خوانده شود و هم ديوار عمارت را تزئيني باشد. به اين نسبت آن را خط معماري يا خط بنايي ناميده اند.
خط بنایی:
خط بنّایی یا مَعْقِلی یکی از انواع خوشنویسی اسلامی است که نوعی خط کوفی زاویهدار بهشمار میرود و از ترسیم اشکال هندسی مانند مربع، لوزی، مستطیل و خطوط موازی و متقاطع حاصل میشود. خط بنایی نوع تزیین نشده و هندسی خط کوفی است که براساس خانههای شطرنجی طراحی میشود.
اساس کوفی بنایی امتدادهای افقی و عمودی و گردش خط با ضخامتی یکنواخت در راستای افقی یا عمودی است به گونهای که تمام سطوح هندسی شکل با این نوشتههای افقی و عمودی پر میشود. در بعضی انواع کوفی بنایی به نمونه هایی برخورد میکنیم که هم سیاهی و هم سفیدی بین آنها از کلماتی تشکیل شدهاند که هر دو دارای معناست که به آن کوفی مشکل یا متداخل گفته میشود.
خط بنایی از خط کوفی مشتق شد. خط کوفی خطی قدیمی بود که همراه با ظهور اسلام شکل گرفت و پس از سده پنجم هجری کاربرد اولیه خود را در نوشتن قرآن از دست داد و بیشتر برای نوشتن کتیبههای مختلف بناها یا سرلوحههای کتابهای مذهبی بهکار میرفت.
نقوش معقلی هرچند که مربوط به دوران پیش از اسلام است اما به دست ایرانیان ابداع شده و برای تزیین بناها بکار رفته است. اما خط معقلی یا بنایی بعد از دوره سلجوقی در تزئینات بناها و بهویژه در مساجد دیده میشود و سپس در دورههای ایلخانی و تیموری که دوره شکوفایی خوشنویسی ایرانی به شمار می رود رفتهرفته مراحل رشد خود را طی کرد و سپس در تزیینات سطوح داخلی و خارجی بناهای مذهبی و تزئینات ایوانها در پشت و پهلوی قوسها و بدنه مدور منارهها به کار گرفته شد.
آرامگاه محمد محروق در نیشابور
معقل در لغت به معني حصين (پناهگاه و کوه بلند آمده است) اين معني با اين نوع خط بنايي مطابقت دارد و اين نظريه منطقي است که خط بنايي پس از اين که به کمال مطلوب رسيد، معقلي ناميده شده باشد. به نظر مي رسد خط معقلي بعد از خط کوفي و از روي آن استخراج شده باشد و در زمان تيموريان يعني در قرن نهم هجري که از لحاظ خط و خوشنويسي يک دوره طلايي به شمار مي رود اين خط براي تزئين بناها از روي خط کوفي استخراج شده که در کوفي يک دانگ دور است و پنج دانگ سطح و در خط معقلي دور نيست و همه سطح است.
در معماري کاربرد نقوش معقلي با استفاده از مصالحي مانند: کاشي و آجر (جداگانه و درهم) ساخته مي شود و در تزئينات سطوح داخلي و خارجي اماکن مقدسه و ايوان ها و پيکر مناره ها به کار گرفته مي شود. در حرم مطهر رضوي نمونه هاي زيبايي از اين کاشي کاري وجود دارد.
به سبب آنکه برش خط بنایی آسانتر از خطوط دیگری است که مملو از انحناها و پیچ و خم هاست و با عنصر اصلی سازنده بنا یعنی آجر یا عامل اصلی پوشش عمارتها در ایران یعنی کاشی هماهنگی کامل دارد به وفور در آجرکاریها و کاشیکاریها در ساختمانها بهکار میرود. هرچند در موارد نادری آثاری بر روی کاغذ با این خط نیز ایجاد شده است.
امروزه به سبب اینکه جنبههای تزئینی در انواع کوفی بسیار فراوان است می توان به عنوان پایه ای برای طراحی جدید حروف الفبا در رشته گرافیک مورد استفاده قرار گیرد. بعضی از هنرمندان در سالهای اخیر با استفاده از خط کوفی و تغییر و تلفیق آن با دیگر انواع خوشنویسی، برای طراحی پوستر، نشانه، سربرگ کاغذ و دیگر کارهای مربوط به این رشته استفاده کردهاند.
کاربردهای خط بنایی در معماری، صنایع دستی، طراحی گرافیک، تزئینات داخلی و طراحی الگو و بومیسازی طراحیهای وب نیز کاربرد دارد که آشناترین نمونه آن، عبارت "الله اکبر" است که در حاشیه پرچم ایران نقش بسته است.
نمونههای گوناگون خط معقلی در بناهای قدیمی از جمله صحن مسجد گوهرشاد در مشهد، آرامگاه شیخ صفیالدین اردبیلی در اردبیل، امامزاده محروق در نیشابور و سایر بناهای تاریخی و مذهبی ایران و کشورهای همسایه به وفور دیده میشود که در کاشیکاریهای معاصر همچون طرح توسعهٔ حرم امام رضا و امامزاده صالح در تجریشتهران نیز قابل مشاهده است.
استاد مهدی پنجه پور یکی از معدود اساتیدی است که علاوه بر مهارت کامل در تمامی زمینه های معماری و کاشی کاری سنتی ایرانی، قادر به خوانش، نگارش و اجرای خطوط بنایی می باشد. وی فرزند استاد علی پنجه پور است.
آثار بنایی - مسجد جامع اصفهان
نام علی به خط بنایی در آرامگاه و عمارت مشهد میر بزرگ در آمل
خط بنایی بر سر در مسجد ماردین در ترکیه
هنر کاشی کاری معقلی را می توان مکمل کارها و تزییناتی دانست که در انواع نما سازیها و پوشش های خارجی و داخلی به کار گرفته می شود . از قرن چهارم و پنجم هجری برای زیبا سازی و نما سازی ساختمانها ، از روش تزیینات آجری دور درج چینی بناها استفاده می شده است .
تاریخچه کاشی معقلی
استفاده از هنر معقلی سازی که اساسا برای تزیینات نما چه در قسمتهای خارجی و چه در بخشهای داخلی بناها به کار می رود ، پس از پیدایش هنرهای معرق و کاشی هفت رنگ در زمان تیموریان عمومیت یافته است . قدیمی ترین انواع معقلی تا چندی قبل در بنای مسجد جامع گوهرشاد مشهد که از جمله آثار آن دوره است ، وجود داشته و جدیدا بازسازی شده است
به طور کلی بناهای اولیه که بعد از اسلام ، یعنی تا قرن سوم و چهارم ساخته می شد . فاقد نماسازی بود . ولی بعداز این زمان تربينات آجری و نماسازی تمام زمینه برای بناها به سرعت مورد توجه قرار گرفت .در این دوران – قرن چهارم و پنجم – بود که تمام بازیهای آجرها در انواع حصیری ، جناقی و به خفته وراسته به وجود آمد .
قدیمی ترین نمونه آن را می توان در بنای خرقان قزوین ، ساخته شده در قرن پنجم هجری ، و یا بناهای دیگری نظیر آن دید . از این پس شکل دادن به نماهای خارجی و پوششهای داخلی مورد توجه بوده است ، به کارگیری این روش را می توان در بدنه سازی و پوشش گنبد و مناره های آجری نظر میل خسروگرد سبزوار و میل سلجوقی در دامغان و میل چهل دخترانه در اصفهان و منار قبر و زاباد در علی آباد کاشمر ، دید که با انواع نماسازی های اجرا در اشکال و گونه های متفاوت خطوط کوفی آجوی و تقوش هندسی در گره همراه با ، حرکات موزون گل و برگ ها، مجموعه تصاویر هماهنگ و حیرت انگیری به وجود آورده است .
مراحل ساخت کاشی معقلی
-
طراحی
تصویر کردن طرح بر روی کاغذ با رعایت مدولار بودن قطعات براساس ابعاد قطعات برش بروی کاغذهای شطرنجی و یا ایزومتریک اولین مرحله ساخت کاشی معقلی می باشد.
-
تفکیک رنگ و برش
در مرحله دوم نوبت به برش کاشی ها برطبق ابعا به دست امده می رسد و برای انجام این کار از روش های مختلف از قبیل تراش با تیشه ویا برش توسط واتر جت و یا سنگ فرز انجام می گیرد.-.
3.تخمیر
در این مرحله طرح با استفاده از روش گرته بر روی سطح که در واقع قالب معکوس سطح کار است منتقل می شودو باید به این نکته توجه داشت که قطعات برش خورده به تفکیک رنگ که اصطلاحا به ان ها صابونک گفته می شود درجای خود قرار می گیرندو بعد از ان تنظیمات نهایی در مورد پیرمان کاشی ها و تنظیم درزها صورت میگیرد..
کاشی معقلی و کاشی هفت رنگ
بطور خلاصه پیدایش کاشی کاری معقلی را می توان بعد از به وجود آمدن هنر کاشی هفت رنگی و کاربرد آن در پوششهای داخلی ، و لزوم نماسازی های خارجی دانست . زیرا مخارج و زمان ، تهیه و نصب کاشی هفت رنگ به مراتب بیش از کاشی کاری معقلی است.
علاوه بر آن کارهای معقلی از کاشی هفت رنگ مقاوم تر است . دلیل آن نیز ابعاد کوچک کاشی کاری است . این ابعاد که بیشتر به صورت مربع ساخته شده باعث کاهش آثار ناشی از تغییرات جوی درکاشی می شود و پدیده هایی چون انبساط و انقباض کاشی ناشی از این آثار را خنثی یا کم اثر می کند.
از هنر معقلی سازی در بناهای معماری سنتی ، مخصوصا معماری اسلامی مساجد نهایت استفاده شده است . بطوری که بتدریج در اغلب بناها به جای به کارگیری مصرف و یا کاشی هفت رنگ در تمام سطوح خارجی و غرفه ها و ایوان های بنا ، از وجود انواع معقلی سازی ها استفاده شده است .
از آن جمله بنای سنتی و تاریخی خواجه ربیع در مشهد ، ساقه و گنبد امام زاده محمد محروق در نیشابوری ، گشنیده مقبره شیخ صفی الدین شار اردبیل ، گنبد سید محمد در شیراز ، امامزاده عبدالله در همدان کنید . مسجد جامع گوهرشاد و هم چنین نماسازیهای بقعه وگنبد و طاق نما سازیهای امام زاده حسین در قزوین و بناهای بسیار دیگری را می توان نام برد .
نمونه کاشی کاری معقلی و پیدایش مراحل اولیه آنها را می توان در انواع پوشش طاقهای ضربی در نواحی داخلی بنا ونماسازی های خارجی ، در طاق نما ها برخی بناها جستجو کرد.
مزایای استفاده از کاشی معقلی در نماسازی بنا :
-در بحث تهيه کاشی معرق و کاشی هفت رنگ باید بگوییم که تهیه این نوع کاشی ها هزینه زیادی در بر دارد . در صورتی که هزینه انجام کارهای معقلی در مقایسه با آن بسیار کم است
– با توجه به تهیه نمونه معرق کاشی و کاشی هفت رنگی که مستلزم وقت زیاد است ، تهیه کاشي معقلی به وقت بسیار کمتری احتیاج دارید .
ضمنا گفتیم که ابعاد کاشی معقلی بسیار کوچک است و از قرار گرفتن آجر و کاشی در کنار هم و در قطعات جدول بندی کار معقلی شکل می گیرد . استفاده از این روش ، عمل لعاب پریدن و خرد شدن را در کاشی که در اثر “انقباض و انبساط” ناشی از پذیرش سرما و گرما به وجود می آید و کاهش می دهد. این عوامل باحدث دوام و مقاومت بیشتر معقلی نسبت به کاشی هفت رنگ می شود.
ترکیب در کاشی کاری معقلی
شكل كاشي کاری معقلي براساس خانه بندی و جدول کشی و بطور کلی از حالتهای شطرنج به وجود می آید . اصول شطرنج بندی در زمینه های معقلی به صورت مربع و با لوز مربع است . خطوط مستقیم در معقلی به صورت محورهای عمودی و افقی کاربرد فراوان دارد ، اما حرکات دیگری ماند خطوط مورب که اکثرا تحت زوایای 45 درجه هستند ، نیز وجود دارد که حالتهای معقلی را به وجود می آورد . در معقلی سازی محور حرکات به ندرت تحت نزوایای ۳۰ و 6۰ درجه بوده ، اما وجود این محورها تحت این دوزوایا در پاره ای آثار مرتبط با این هنر نیز دیده شده است ، مانند معقلی لوز بندی به کار رفته در چهار نبش اسکلت ساعت در حين اتابکی در بارگاه حضرت معصومه ( س)
نتیجه گیری
تکنیک معقلی در کاشی کاری ایران در دوره سلجوقیان به اوج خود رسید.این نوع از کاشی کاری در واقع از کنار هم چیدن قطعات تراش خورده کاشی های رنگی که عمدتا به اشکال مربع و مثلث و لوزی هستندطرحهای هندسی و خطوط بنایی خلق میشود..
در معماری سنتی ایران کاربرد نقوش معقلی با استفاده از مصالحی مانند: کاشی و آجر (جداگانه و درهم) ساخته می شود و در تزئینات سطوح داخلی و خارجی مساجد و ایوان ها و پیکر گلدسته ها به کار گرفته می شود
جلد دوم: گره ، معقلی
مصور - گلاسه - رنگی
هنر کاشیگری سابقه ای طولانی دارد و قدمت آن به هزاره دوم پیش از میلاد میرسد. در آغاز، این هنر بیشتر با آجرهای لعابدار برای استحکام بنا و نماسازی توامان استفاده میشد، ولی رفته رفته در آرایش ظاهری ساختمان و نماسازی نیز کاربرد یافت.
آنگونه که از آثار باستانی به جا مانده می توان استنباط کرد، کاشیکاری پیش از اسلام نیز در ایران بسیار مدنظر بوده است. البته بیشتر از کاشیهای تک رنگ و احتمالا چند رنگ ساده استفاده میشد که با اندک تزیینی همراه بود، ولی پس از اسلام این هنر شکل دیگری به خود گرفت. گلبوته هایی که به شکل قرینه در زمینه طراحی می شد و نقوش هندسی که معماران مسلمان ایرانی در این هنر به کار گرفتند زیبایی آن را بیش از پیش نمایان ساخت.
از طرف دیگر بر تنوع رنگ نیز افزوده گشت. افزون بر اینها آمیزش هنر نقشگری و خطاطی با هم بود که این هنر را به اوج رساند.